باز از کرشمه زخمهٔ نو در فزوده ای


باز از کرشمه زخمهٔ نو در فزوده ای

باز از کرشمه زخمهٔ نو در فزوده ای


باز از کرشمه زخمهٔ نو در فزوده ای

باز از کرشمه زخمهٔ نو در فزوده ای


باز از کرشمه زخمهٔ نو در فزوده ای

باز از کرشمه زخمهٔ نو در فزوده ای


درد نوم به درد کهن برفزوده ای

درد نوم به درد کهن برفزوده ای
درد نوم به درد کهن برفزوده ای
درد نوم به درد کهن برفزوده ای
درد نوم به درد کهن برفزوده ای
درد نوم به درد کهن برفزوده ای
درد نوم به درد کهن برفزوده ای
کوتاه بود بر قدت ای جان قبای ناز
کوتاه بود بر قدت ای جان قبای ناز
کوتاه بود بر قدت ای جان قبای ناز
کوتاه بود بر قدت ای جان قبای ناز
کوتاه بود بر قدت ای جان قبای ناز
کوتاه بود بر قدت ای جان قبای ناز
کوتاه بود بر قدت ای جان قبای ناز
کامروز پارهٔ دگرش در فزوده ای
کامروز پارهٔ دگرش در فزوده ای
کامروز پارهٔ دگرش در فزوده ای
کامروز پارهٔ دگرش در فزوده ای
کامروز پارهٔ دگرش در فزوده ای
کامروز پارهٔ دگرش در فزوده ای
کامروز پارهٔ دگرش در فزوده ای
در ساز ناز بود تو را نغمه های خوش
در ساز ناز بود تو را نغمه های خوش
در ساز ناز بود تو را نغمه های خوش
در ساز ناز بود تو را نغمه های خوش
در ساز ناز بود تو را نغمه های خوش
در ساز ناز بود تو را نغمه های خوش
در ساز ناز بود تو را نغمه های خوش
این دم قیامت است که خوش تر فزوده ای
این دم قیامت است که خوش تر فزوده ای
این دم قیامت است که خوش تر فزوده ای
این دم قیامت است که خوش تر فزوده ای
این دم قیامت است که خوش تر فزوده ای
این دم قیامت است که خوش تر فزوده ای
این دم قیامت است که خوش تر فزوده ای
آخر چه موجب است که باز از حدیث وصل
آخر چه موجب است که باز از حدیث وصل
آخر چه موجب است که باز از حدیث وصل
آخر چه موجب است که باز از حدیث وصل
آخر چه موجب است که باز از حدیث وصل
آخر چه موجب است که باز از حدیث وصل
آخر چه موجب است که باز از حدیث وصل
کم کرده ای و در سخن زر فزوده ای
کم کرده ای و در سخن زر فزوده ای
کم کرده ای و در سخن زر فزوده ای
کم کرده ای و در سخن زر فزوده ای
کم کرده ای و در سخن زر فزوده ای
کم کرده ای و در سخن زر فزوده ای
کم کرده ای و در سخن زر فزوده ای
باری اگر طویلهٔ عمرم گسسته ای
باری اگر طویلهٔ عمرم گسسته ای
باری اگر طویلهٔ عمرم گسسته ای
باری اگر طویلهٔ عمرم گسسته ای
باری اگر طویلهٔ عمرم گسسته ای
باری اگر طویلهٔ عمرم گسسته ای
باری اگر طویلهٔ عمرم گسسته ای
چشم مرا طویلهٔ گوهر فزوده ای
چشم مرا طویلهٔ گوهر فزوده ای
چشم مرا طویلهٔ گوهر فزوده ای
چشم مرا طویلهٔ گوهر فزوده ای
چشم مرا طویلهٔ گوهر فزوده ای
چشم مرا طویلهٔ گوهر فزوده ای
چشم مرا طویلهٔ گوهر فزوده ای
هردم هزار بار به خونم نشانده ای
هردم هزار بار به خونم نشانده ای
هردم هزار بار به خونم نشانده ای
هردم هزار بار به خونم نشانده ای
هردم هزار بار به خونم نشانده ای
هردم هزار بار به خونم نشانده ای
هردم هزار بار به خونم نشانده ای
روزی که سوز هجران کمتر فزوده ای
روزی که سوز هجران کمتر فزوده ای
روزی که سوز هجران کمتر فزوده ای
روزی که سوز هجران کمتر فزوده ای
روزی که سوز هجران کمتر فزوده ای
روزی که سوز هجران کمتر فزوده ای
روزی که سوز هجران کمتر فزوده ای
خاقانی از پی تو سر اندازد ارچه باز
خاقانی از پی تو سر اندازد ارچه باز
خاقانی از پی تو سر اندازد ارچه باز
خاقانی از پی تو سر اندازد ارچه باز
خاقانی از پی تو سر اندازد ارچه باز
خاقانی از پی تو سر اندازد ارچه باز
خاقانی از پی تو سر اندازد ارچه باز
بر هر غمیش صد غم دیگر فزوده ای
بر هر غمیش صد غم دیگر فزوده ای
بر هر غمیش صد غم دیگر فزوده ای
بر هر غمیش صد غم دیگر فزوده ای
بر هر غمیش صد غم دیگر فزوده ای
بر هر غمیش صد غم دیگر فزوده ای
بر هر غمیش صد غم دیگر فزوده ای